تمومه!


درد و دل های یه دختر تنها....

آنقدر با تنهایی انس گرفتم که دیگر زبانش را می فهمم ! و فهمیدم… تنهایی هم می تواند عشق خوبی باشد به شرط اینکه درکش کنم!

 دیگه تموم شد! نمی ذارم خوردم کنی! زیر پاهات لهم کنی! قلبمو هزار تیکه کنی... بعد من بدو بدو پاشم تیکه های قلبمو جمع کنم و انقدر کنار هم نگهشون دارم تا دوباره بچسبن به همدیگه اما بعدش باز با هر تپشش بیشتر دلم برات تنگ بشه! بعد تو  مثل یه عروسک باهام بازی کنی و خوش باشی اما بعد از یه مدت بازم این دل کوچیکمو بشکنی.... 

من فقط 15 سالمه. به تو اعتماد کرده بودم. فکر کردم موندنی هستی! فکر کردم پشت و پناهم میشی تو این دنیا ی پر از گرگ... اما رفتی و منو از قبل تنها تر کردی....

حالا اگه برگردی بازم میشم مثل قبل... به همون ابلهی... به همون سادگی و زود باوری... باورت میکنم... 

خودمم نمی دونم چمه... اون سوگل قبلی نیستم! اون دختربچه ی شاد و امیدوار نیستم....

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 9 فروردين 1392برچسب:,ساعت 16:48 توسط SoGoLi| |


Power By: LoxBlog.Com